سلام
هیچ وقت نمی خواستم دوباره شروع کنم ولی آدما تغییر می کنن نظرا هم عوض می شن فقط تغییره که تغییر نمی کنه .....
بگذریم یه سال گذشت چه خوب چه بد خیلی اذیت شدم ... اصلا مهم نیست چه جوری ...
حالا یه شروع جدید یه نقطه که می خواد بشینه اول یه خط خطی که می خواد برسه به بینهایت ...
اولش بگم دیگه اون دانش آموز دبیرستانی نیستم دانشجو شدم دارم سعی می کنم اخلاقم زندگیم هم از اون مرحله بگذرن رشته اش بد نیست میشه اسمش رو گذاشت تاپ ولی اصلا علاقه ای برای ادامه دادنش ندارم می خوام اونی که همیشه دوسش دارم رو ادامه بدم ژنتیک ولی همه میگن باید از این رشته ادامه اش بدم پزشکی می خونم .... همه از حالا بهم می گن دکتر خنده داره ....
اینجا نمی خوام بنویسم که نظر بدن واسه دلم می نوسم تازگیا کارای عجیبی می کنه دلم ....
تموم شد اسمش میشه مقدمه