در سال ۱۲۵۸ خورشیدی به دنبال کاوش های گروه انگلیسی در شهر باستانی بابل استوانه ای از گل پخته پیدا شد که امروزه در موزه ی بریتانیا نگهداری می شود . بررسی های اولیه نشان می داد که گرداگرد این استوانه گلین را نوشته هایی به خط بابلی در بر گرفته است که گمان می رفت نوشته ای از فرمانروایان آشور و بابل باشد . اما بررسی های بیشتر نشان داد که این نوشته در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به هنگام تسخیر شهر بابل و به فرمان کوروش کبیر نوشته شده است .این نوشته نخستین منشور جهانی حقوق بشر نام گرفت...
گوشه هایی از منشور کوروش
"...آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم همه ی مردم گام های مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهریاری نشاندند...ارتش بزرگ من به آرامی وارد بابل شد .نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید....من برای صلح کوشیدم
من برده داری را برانداختم به بدبختی های آنان پایان دادم.فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنانرا نیازارند.فرمان دادم که هیچ یک از اهالی شهر را از هستی ساقط نکنند .
مردوک خدای بزرگ از کردار من خشنود شد...او برکت و مهربانی اش را ارزانی داشت.ما همگی شادمانه و در صلح مقام بلندش را ستودیم...
من همه ی شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم.فرمان دادم تمام نیایشگاه هایی را که بسته شده بود بگشایند...
من برای همه مردم جامعه ای آرام مهیا ساختم و آرامش را به تمامی مردم عطا کردم...."
اهمیت این سخن زمانی روشن می شود که به خاطر آوریم این منشور زمانی نوشته شده است که پادشاهان آشور و بابل از بریدن سرها و سوزاندن اسیران لذت می بردند.
حال بی انصافی نیست که هر لحظه که محدودیتی مطرح می شود اظهار کنیم که اینجا ایران است!!!