اکنون هبوط رنگ

سال میان دو پلک را
ثانیه هایی شبیه راز تولد
بدرقه کردند.
کم کم ، در ارتفاع خیس ملاقات
صومعه نور
ساخته می شد.
حادثه از جنس ترس بود.
ترس
وارد ترکیب سنگ ها می شد.
حنجره ای در ضخامت خنک باد
غربت یک دوست را
زمزمه می کرد.
از سر باران
تا ته پاییز
تجربه های کبوترانه روان بود.

باران وقتی که ایستاد
منظره اوراق بود.
وسعت مرطوب
از نفس افتاد.
قوس قزح در دهان حوصله ما
آب شد.


به امید دیدار
بهرام

از آب ها به بعد

روزی که
دانش لب آب زندگی می کرد،
انسان
در تنبلی لطیف یک مرتع
با فلسفه های لاجوردی خوش بود.
در سمت پرنده فکر می کرد.
با نبض درخت ، نبض او می زد.
مغلوب شرایط شقایق بود.
مفهوم درشت شط
در قعر کلام او تلاطم داشت.
انسان
در متن عناصر
می خوابید.
نزدیک طلوع ترس، بیدار
می شد.

اما گاهی
آواز غریب رشد
در مفصل ترد لذت
می پیچید.
زانوی عروج
خاکی می شد.
آن وقت
انگشت تکامل
در هندسه دقیق اندوه
تنها می ماند.


به امید دیدار
 بهرام

فدارکاری

با سلام
می خواستم از دوست خوبم خسرو پرویز برای این کار تشکر کنم.
ایشون حاضر شدند جایزه خود را به نفر سوم تقدیم کنند!
حالا باید نفر سوم رو مشخص کنیم . ولی نمی دونم کی باشه.آخه می دونین چیه اون دوستم گل یخ که بهم کمک کی کرد ؛رفته مسافرت .
حالا باید شما کمکم کنید.باید یه نفر از بین اون ۴ نفر که پایین نوشتم بجز آقا ایرج یعنی(۱-ابر خاکستری ۲- انجام دهنده پی سی ۳- مهدی) یه نفر رو انتخاب کنید .
لطفا زودتر بهم خبر بدین!


به امید دیدار
بهرام

برنده ها

با سلام
بالاخره بعد از مشورت های فراوان به این نتیجه رسیدیم که دو نفر برگزیده رو انتخاب کنیم!
۱-دوست عزیزم خسرو پرویز http://khosrowparviz.blogsky.com
۲- دوست عزیزم ایرج            http://iraj.blogsky.com   
دوستانی که مایل به دیدن نظرات این عزیزان هستند می توانند به قسمت نظرات مراجعه کنند!

خواهشمند است این دوستان هر چه سریع تر مشخصات خود را به ایمیل من ارسال کنند 
e-mail: bahram_2003@usa.com



 
جا دارد از دوستم گل یخ تشکر کنم که همواره همراه من بود و مرا یاری کرد !چه در طرح سوال و چه در انتخاب برنده!



به امید دیدار
بهرام

با سلام
با عرض پوزش باید بگم مسابقه رو باید همنین امروز و فردا تموم کنیم اخه من می خوام برم مسافرت و ۱۰-۲۰روزی نیستم . پس تا تموم نشده دوستانی که گفته بودند بعدا نظر میدن نظرات خود را در قسمت نظرات وادر کنند!!!!!
بعد از ارزیابی های انجام شده تا حالا چند نظر از همه بهتر بوده!!!!
در پایین به انها اشاره می کنم !!
در ضمن این نظرات عینا کپی برداری شده اند پس اگر در انها اشکالی وجود دارد به بزرگواری خود ببخشید!!!

۱- ابر خاکستری :
اگر واقعا انسان باشیم دیگه بین داخلی و خارجی چه فرقی میکنه ؟
اما آیا واقعا بویی از انسانیت بردیم ؟!!!!!
http://abrekhakestari.blogsky.com 
 ۲-مهدی
فقط یه چیزی از این متاسفم که برحی عزیزان فرهنگ چند هزار سالشونو فراموش کردن و به فرهنگ آمریکایی که از ابتدا فرهنگش با خون و کشتار ایجاد شد فروختن. یک سوالم دارم اونهایی که ادعا دارن برای کشورشون چی کار کردن که توقع دارن؟ برای مرد ایرانی(اگر مرد باشه و ایرانی) هم وقت ظلاست و هم ارزش زن در نگاهش همانند موحودی است که او را کامل می کند. به شخصه فقط از همت و تلاش مردان اروپایی خوشم میاد چون موقع کار کار می کنن وقع کثافت کاری شونم به همون میرسن. من به هیچ وجه نه آمریکا رو قبول دارم نه فرهنگ درپینشو. موفق باشین. ایرونی یعنی ابن سینا. خیام . حسابی. سهراب. کمی به گذشته خودتون نگاه کنن و آینده رو بسازین با عمل نه حرففففففففففففففففففف
http://mashhadteam.com 
۳-ایرج
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش مرحبا که در این کوران بیدلی جلای دیگری داری گویی از نسل امروز نیستی که مرد ایرانی این افسانه کار و تلاش تا روز مرگ را حیات دیگری دادی و اما بعد ...........

انچه در شریان مرد ایرانی در حرکت است خونی است که با ابیات حافظ و سعدی در تکاپو بوده و در شمس و مو لانا به اوج می رسد مرد ایرانی قلندری ایست شب شکن که در دهلیز های شرافت روییده است و بر اریکه عصمت یله داده مرد ایرانی موسی وار در شب فرعون شهوت فرود امده تا نهایت عاطفه را زمزمه کند مرد ایرانی سیاوشی است که در لهیب غیرت و معرفت می سوزد و عشق شرقی استخوان سوز بوده که کمتر کس را یارای ان است مرد ایرانی بیل شرافت را در دل زمین برهوت فرو برده و از ان لاله های محبت بر می چیند تا مباد که طفلش بی خورشید روزی سر بر بالین نهد او در باورهای قیصر . قلندر .داش اکل ریشه دارد نه از باب عربده که اینان یادگار دوره مردانگی و عاطفه اند انچه مرد ایرانی دارد شرمی است که یوسف بر زلیخای نا مراد داشت ایکاش این پرسش را از زنان اروپایی می کردنند که ارزویشان مرد ایرانی و شرقی است تا در دلواپسی های او لذت حیات را بچشند مرد ایرانی پروانه ایست که برای حیات خا نواده خود به اتش شمعی می سوزد تا روشنی بخش کاشانه اش شود انگونه که پدران ما فرزندانی خلف به یادگار نهادنند مرد ایرانی را هرگز مباد که با لمپنیسم سایر کشور ها قیاس کرد هر چند انا نیز عاشقانی دارند و مهربانانی ولی مرد اروپایی اگر هزار بار بر حریمش وارد شوی او را هوای در سر نیست اما مرد ایرانی به یکی نامرادی خواهد مرد .
http://iraj.blogsky.com 
۴-انجام دهنده پی سی
برای مرد اروپایی وقت طلاست و از هر فرصت خود بیشترین استفاده را می بره ولی برای مرد ایرانی وقت به همان اندازه ارزش نداره.
عاطفه ی مرد ایرانی بیشتر از مرد خارجیه.مرد ایرانی از صبح تا شب برای گرفتن یک لقمه نون می دوه٬ در حالی که برای مرد خارجی امکانات مهیاست و می تونه به راحتی کار کنه.
مرد ایرانی دغدغه ی بچه اش رو می خوره که در آینده چه می شود وچه کاره ولی مرد خارجی خیال راحتی دارد که بچه اش هنگامی که بزرگ شود در پوشش دولت می باشد و به راحتی کاری پیدا می کند.
مرد خارجی به کار اهمیت بسیار می دهد و به موقع سر کار حاضر شده و برای توسعه ی کشورش تلاش و کوشش می کند٬در حالی که مرد ایرانی کارش را فقط برای به دست آوردن یک لقمه نون انجام می دهد.
در عوض مرد خارجی بی قید و بند است ولی مرد ایرانی غیرت و تعصب دارد.
http://pc2003.blogsky.com 


البته نظرات بقیه دوستان هم بسیار عالی بود ولی متاسفانه نمی تونیم به بیشتر از ۲ نفر جایزه بدیم!



به امید دیدار
بهرام

با سلام
متاسفانه بسیاری از دوستان ما حتی حاضر نیستند برای شرکت در مسابقه ۳ تا مطلب قبل رو بخونن واسه همین دوباره من سوال رو طرح می کنم تا اون ذوستان هم از سر در گمی در بیان! فرق یک مرد ایرانی با یک مرد آمریکایی یا اروپایی ( ترجیحا اروپای غربی) چیست ؟‌
به دو نفر از کسانی که بهترین پاسخ را به این سوال دارند جوایز ویژه ای تعلق میگیرد

در ضمن این مسابقه تا ۵ روز دیگه بیشتر مهلت نداره پس بهتره هر چه زودتر در ان شرکت کنید!!!!
پس تا ۶/۴/۸۲ منتظر باشید تا نتایج رو اعلام کنم.
به امید دیدار
بهرام